مثل نور
بعضی اگرچه طعنه ی انکار می زنندمارا میان باغ خدا جار می زنند
باید پرید و رفت که درخاکدان شهراین کرکسان به چشم تومنقارمی زنند
اینجا کسی به فکر کسی نیست بی دلیلحرف دروغ ومسخره بسیارمی زنند
بی معنی است صحبتی از ارزش خردجایی که چوب کفر به افکارمی زنند
دنیاکمان وچرخ زه وروزگار تیربا دست هم به دیده ی بیدار می زنند
برخیز مثل نور که درسایه ی سحریک کهکشان ستاره ی نو دار می زنند
#ناصر_باریکانی (ناصح)
دریای شوکتی که به دنیای باور استاز منتهای عشق مصفای مادر استآن عطر بی بدیل که بر تارک گل استیک قطره از حضور مطلای مادر استدر واژگان کلام محبت شنیده ایاین نام زیب زیور زیبای مادر استآن در عصمتی که به عالم نشانه استاز غمزه ی نگاه وتمنای مادر استعشقی که جملگان به پناهش قدم زننداز سایه سار مقدم زیبای مادر استآن جنتی که جمله زنامش قلم زننددر زیر گام ها وقدم های مادر استناظم به قصد حرمت مادر بگو به بانگآری بهشت زیر قدم های مادر است
لبخند می زنند
ابرها را دوست دارم
چندی پیش
قدم زنان سنگ فرش های خیابان را زیر چتر ابرها ، شانه زدی
و ابرها به تماشای تو نشستند
همه چیز را دَر گوشم گفتند ..
وَزش باد را دوست دارم
بوی تن ات را می دزد
و من همه اش را یکجا
زیر همان ابرها
در آغوش می کشم ..
یکهو ( یک باره ) ..
باران بارید ..
نمی دانستم ،
خداوند هم اشک می ریزد
و ابر
و باد
و باران به من و تو لبخند می زنند .. !
" محمد نبهان ، 3 یانیر 2019 "
بعضی ها خوشحالند و خوشحالیشان حتی توی کامنت گذاشتنشان هم مشخص است . بعضی ها الکی خوشند و الکی خوشیشان را فقط می شود از چشمهایشان فهمید . بعضی ها درد دارند و دردشان را همه جا جار می زنند . بعضی ها درد دارند و دردشان را فقط از چشمهایشان می شود فهمید . بعضی ها گریه می کنند اما اشکهایشان، اشک تمساح است . بعضی ها گریه نمی کنند اما از چشمهایشان معلوم است که اشکی به بزرگی یک سکوت گوشه ی چشمشان به کمین نشسته . بعضی ها نیتشان خوب است اما بد عمل می کنند .
امروز که اولین روز گرامیداشت مقاومت رزمنده هامونه، یاد آلبوم بازی عوض شده افتادم. این آلبوم که سال نود نشر شده اثر علیرضا عصار دوست داشتنی و از بهترین و شنیدنی ترین آلبومای موسیقی حماسی ایران که به وصف همین شجاعت، مقاومت، فداکاری و جانفشانی مبارزان و سربازان جنگ خانمان سوز و ویرانگر هشت ساله تاریخ معاصرمون پرداخته. اشعار این آلبوم و خصوصا این چندترانه ای که بصورت ویدئو گذاشتم، واقعا زیبا و تامل برانگیزه، موسیقی این آلبوم هم شنیدنی و حرف
یکشنبه ساعت10شب:
میرسیم به ساحل.با آدم هایی روبرو میشویم که یا قدم میزنند یا در جمع های چند نفره نشسته اند و با هم حرف میزنند.میگردیم تا جایی خلوت را پیدا کنیم.کار بسیار سختیست!
بالاخره پیدا میکنیم.جایی که کسی ننشسته و فقط هر از چند گاهی،چند نفری رهگذر دارد.مینشینیم روی ماسه ها.خوراکی ها را میگذاریم روبرویمان.دریا نسبت به روز قبل آرامتر است.آسمان صاف است و بدون ابر.باد نسبتا سردی هم میوزد.روشنایی این بخش از ساحل کم است ولی به ان
بحثی که امروزه بهعنوان حجاب اختیاری مطرح است و برخی از سلبریتی ها و منورالفکرهای غربزده از آن دم میزنند و رسانههای خارجی هم به آن دامن میزنند، بهانهای بیش نیست و درواقع آنها به دنبال برهنگی و بیبندوباری هستند. چرا که در کشور ما و در مسئله حجاب اجبار به معنای واقعی وجود ندارد […]
نوشته حجاب اختیاری بهانه است، آنان به دنبال برهنگی هستند! اولین بار در گناه شناسی. پدیدار شد.
تا به کی
قرار بر دمیدن به شمعهاست؟
شمعهای هرزِ نانجیب که
از دل سیاه کیکهای تلخِ سرزده
با جرقهای جوانه میزنند
بی بهانهای، زبانه میکشند
آتشی به دامنِ جهان ما،
روزهای مرده از جنون فکر،
روزهای بُرده از دیار بکر
میزنند
قدرتی نمانده تا
یک نفس نگاه دارم آتش لجوج را
میکشد و میبرد
روزهای انتظار و تا همیشه کوچ را
میشماردم که چندمین منم
چندمین نیامده که رفتهام
چندمین نرفتهای که ماندهام
چندمین کسی که در میانهام
نارسیدها
گمانم گربهها موجودات زرنگی هستند. صبح تا شب بدون آن که خدمتی به ما بکنند، روی مبل، کف خانه، روی کابینت و هرجای دیگر که دلشان بخواهد، دراز میکشند. نه مثل سگها بلدند پارس کنند و مراقبتان باشند، نه مثل طوطی حرف میزنند و نه حتی مانند قناری صدای خوبی دارند. احتمالا شب ها که میخوابیم، از توی سبد گرم و نرمی که برایشان درست کردهایم بیرون میآیند، پالتوی گرانقیمتی که برایشان خریدهایم را به تن میکنند و از خانه بیرون میروند. مقابل یک سا
راهکار های تقویت چشم
کاربران رایانه معمولا عادت به پلک زدن ندارند و اغلب وقتی پای تلویزیون می نشینند پلک نمی زنند. حال به عنوان یک تمرین و برای تقویت عضله چشم به مدت چند دقیقه و هر ۴ثانیه یک بار پلک بزنید. البته تعداد زیادی هستند که به علت بیماری ها و مشکلات چشمی باید از عینک یا لنز استفاده کنند اما بیشتر مردم و افرادی که به قصد اصلاح دید خود عینک می زنند، می توانند با تمرینات ساده ای که طی ۵مرحله عضله چشم را تقویت می کند، به میزان زیادی از ضعی
یک نفر باید باشد که بدون ترسِ هیچگونه قضاوتی برایش همه چیز را تعریف کنی تمام حرف هایی که دارد آرام آرام درونت می گندد را به زبان بیاوری. از آن حرفهایی که شب ها موقع خواب به بیرحمانه ترین شکل ممکن به سرت هجوم می آورند و رسالتشان این است که خواب را از تو بگیرند. حرفهایی که وسط قهقهه هم اگر یادشان بیوفتی لال می شوی! یک نفر که وقتی تو دهن باز کردی نگوید آره می دانم، اصلا یک نفر باشد که هیچ چیز نداند. یک نفر باشد در این دنیا که نصیحت را بلد نباشد
در عجبم از شیعیانی که شهادت فاطمه و قبرستان بقیع دلشان را میسوزاند اما اعدامهای دستهجمعی شهریور شصت و هفت و گورستان خاوران دلشان را خنک میکند. فاطمه سه روز متوالی افطاری روزهی خویش را به یتیم، اسیر و مسکین میبخشد و ایشان سه دههی متوالی افطاری روزهی سکوت خویش را به حقالسکوت. این شیعیان علی گمان میکنند با گور کندن برای فاطمه به علی یاری میرسانند. تصویری که از فاطمه میسازند دختر بچهای است که زود ازدواج میکند و زودتر
وقتی که عید نوروز می رسد مردم دیوانه می شوند آنها همگی در بازار جمع میشوند با همدیگر حرف می زنند بعضی از آن ها قدم می زنند و بعضی ها چانه میزند من نیز برای بهتر شدن اوضاع چرخم را باد می زنند ولی پدرم که از دست دوستش ناراحت بود برادرم را میزد در این میان عدهای برای گذراندن زندگی لباسهایشان را اتو می زدند تا به مهمانی بروند و بر سر صاحبخانه یا میزبان با شکلات سنگ بزنند هنگامی که در کوچه ی محله میانی دعوا شد او من را با سنگ زد و من با توپ
عید های شعبان یک ته مایه ی غربتی درونش نهفته است. یعنی هر چه هم سعی کنی شادباشی و بخندی باز از ته دلت نمیتوانی شاد باشی.
مثلا همین ولادت ارباب اصلا نمیتوانم درک کنم که با اسم ارباب کف میزنند و دست میزنند... یا مثلا همین امشب شب ولادت جوان ارباب، که تمام تلاشت را میکنی که فکر نکنی به .....
ولی درد ناکترین ولادتش نیمهاش است...اصلا مگر میشود...شب تولد پدر را بدون پدر جشن گرفت... مثلا میشود تصور کرد بابا زندان باشد بعد همه دور هم بگوییم و بخ
به کبریت های نیم سوخته ی خیس قسم بخورم یا به تکه سوسیسِ چسبیده به کف ماهیتابه؟ به کندن پوستِ لبم، یا پوست های قهوه ای دلمه بسته روی زخم های حاصل از کفش های پاشنه بلند دو هفته ی پیش؟ به پخش شدنِ عطرهای ارزان قیمتِ مردانه وسط بوی سوخته ی پلو یا به بوی جوهر نمک اولِ صبح وسط بوی کثافتِ دستشوئی ها؟ به صدای زمخت یاالله گفتنِ تعمیرکار ساعتِ هفت صبح یا به صدای ریز و ملوس گربه های تازه پا گرفته یک ساعت پس از نیمه شب؟ به چه چیز اینجا قسم بخورم که بفهمی من
وقتی که می ایستی، آدم ها می آیند دورت را میگیرند؛ نزدیک میشوند؛ نیش میزنند؛ سنگ میزنند؛ دلت را خرد میکنند. یک بار، دوبار، ده بار.
از یک جایی به بعد، دیگر فقط دراز میکشی؛ روزها، ساعت ها. نمیجنگی. ساکت میشوی. دیگر هیچ فکر و حرفی نداری. تنها از مرگ یاد میکنی و قبر. که به نظرم خیلی هم جای بدی نیست.
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخری
این روزها که مردم در تب و تاب بی درایتی و سو مدیریت عوامل اجرایی پیر ، فرتوت ،تنبل ، پر مدعا و عوامفریب، در حوادث سیل، دست و پا می زنند! همین مسئولین اجرایی، برای اینکه قصور و تقصیر خود بپوشانند و مردم از بوی عَفِن تدبیر آنها مطلع نشوند ، مردم و منتقدین را به وحدت و همدلی می خوانند اما نا جوانمردانه به سپاه که با تمام توان و امکانات در متن سیل، کمک رسان مردم سیل زده می باشد، تهمت می زنند و تیکه می پرانند!!!
اگر حرمت قلم نبود قطعا کلمات دیگری
چرا زنان محجبه به بدحجابها توهین میکنند؟ چرا والدین مذهبی، فرزند بیبندوبار تربیت میکنند؟
شاید برای شما هم سوال پیش آمده که چرا بعضی از افراد با اینکه ظاهر خوب و موجهای دارند اما دست به کارهای کاملا غیراخلاقی میزنند؟ اصلا چرا راه دوری بریم. بعضی از افراد صاحب منصب تو کشور خودمون، دست به اختلاس و دزدی و هزار کار وحشتناک دیگه میزنند، در صورتی که همیشه اول وقت در حال نماز خوندن هستند. و یا رفتار زننده و توهینآمیز بعضی از مردها و
خدای متعال گاهی مشکلات را به وجود می آورد برای اینکه من و شما را وادار کند به توجه به او و تضرع. این تضرع نه برای خدا، او نیازی به تضرع ما ندارد بلکه به خاطر خود ماست
زان به تاریکی گذاری بنده را تا ببیند آن رخ تابنده را
تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند تا که با مهر تو پیوندم زنند
می توان از این بلیاتی که پیش می آید پلکانی برای تعالی ساخت و تدارک دید.
::برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)
چرا زنان محجبه به بدحجابها توهین میکنند؟ چرا والدین مذهبی، فرزند بیبندوبار تربیت میکنند؟
شاید برای شما هم سوال پیش آمده که چرا بعضی از افراد با اینکه ظاهر خوب و موجهای دارند اما دست به کارهای کاملا غیراخلاقی میزنند؟ اصلا چرا راه دوری بریم. بعضی از افراد صاحب منصب تو کشور خودمون، دست به اختلاس و دزدی و هزار کار وحشتناک دیگه میزنند، در صورتی که همیشه اول وقت در حال نماز خوندن هستند. و یا رفتار زننده و توهینآمیز بعضی از مردها و
داستان از آن جایی شروع شد که هرکس حالمان را جویا شد و گفتیم:حالمان خوب است و گفت ثابت کن! خندیدیم و این شد تمام آنچه که پتکی شده و بر سرمان کوبیده شد،هرجا پرسیده شدحالت چطور است و لبخندی زده شد...گفتیم حالش خوب است،غافل از اینکه هستند آدم هایی مثل من که تمام زندگیشان را بر پایه ی لبخند زدن می سازند،غمگین می شوند...لبخند می زنند! شاد می شوند،لبخند می زنند! گاه حتی زیر باران با لبخند آرام اشک می ریزند...مبادا نابود کنندگان خوشی هایشان ، اشک های پنها
داستان از آن جایی شروع شد که هرکس حالمان را جویا شد و گفتیم:حالمان خوب است و گفت ثابت کن! خندیدیم و این شد تمام آنچه که پتکی شده و بر سرمان کوبیده شد،هرجا پرسیده شدحالت چطور است و لبخندی زده شد...گفتیم حالش خوب است،غافل از اینکه هستند آدم هایی مثل من که تمام زندگیشان را بر پایه ی لبخند زدن می سازند،غمگین می شوند...لبخند می زنند! شاد می شوند،لبخند می زنند! گاه حتی زیر باران با لبخند آرام اشک می ریزند...مبادا نابود کنندگان خوشی هایشان ، اشک های پنها
سال جدید در حال آمدن است. نمی دانم خوشحال باشم یا ناراحت؟ امسال با انواع و اقسام ناراحتی های و دردها و مشکلات هموطنانم مواجه بودیم. در کنار این نوع مشکلات مشکلات اقتصادی هم بود. مشکلات اقتصادی کمر شکن در حال از بین بردن حتی رفتارهای انسانی است. بسیار از افراد حتی برای تهیه در غذای خود نیز با مشکل مواجه شده اند.
چند روز پیش در یکی از مناطق نستا ضعیف تهران برای خرید الکل ضد عفونی کننده رفته بودم. فردی جلوتر از من در حال خرید بود. وقتی قیمت یک بس
ترمی یکی دو مدرسِ نا مدرّس نصیبمان می شود... نقد بکنی، سوال بپرسی، کلاسش نروی یا هر چه، تلافی می کنند. تنها انتظاری که از دانشجو دارند گوسفند بودن است.
از این طرف هم صبرِ بی صبر من، بخوان زبان سرخم، سر جایش نمی نشیند و در حد توان از خجالتشان رد می آیم... آخر ترم که می شود با نمره هایشان از خجالتم در می آیند و بعد از ترم هم ماه ها موقع سبزی پاک کردن پشتم صفحه می گذارند و غیبت می کنند و تهمت می زنند و...
استاد الف به استاد ب گفته بود فلانی بی مقدمه سوال
غم مخور گر حاکمی دزد می شود شکوه ز بی کفایتی دوران می شود
غم مخور خزانه خالی کرده است غم بخور مردمی بی خرد پرورده است
مردمان چشم بسته پای بقچه رفته اند بی خیال زعلم و عالم دوران رسته اند
مردمی که بهر دزدان دست می زنند حق شکوه و ناله زخود پر می زنند
مردمان با دست زدندحناق گیرند
از اسبابهای شرمندگی یکی اینکه ملاقاتتان میکنم اما نه نام شما را میپرسم نه نام خودم را میگویم. نگاه میکنم فقط، یا گوش میدهم. به همین شیوه نه سال کلاس ردیف رفتم و هر هفته یا هر دو هفته شش تا دوازده همکلاسی دیدهام که بهجای خودشان به سنتور زدنشان گوشکردهام، شناسهشان این بود که چه دستگاهی میزنند، یا استاد چه گفت بهشان، با چطور ساز میزنند، و یا کیها و چندبار در ماه میآیند. از این میان فقط پنج یا شش اسم یادم مانده و امروز دید
فاطمیه - شهادت حضرت زهرا (س)
در را که با شتاب لگد وا نمی کنند دیوار را که صفحه گلها نمی کنندگلبرگ یاس را که به آتش نمی کشندسیلی نصیب صورت حوراء نمی کنندآتش به درب خانه ی رهبر نمی زنندتوهین به بیت سرور و مولا نمی کنندبا کودکان خانه که مشکل نداشتندرحمی چرا به گریه ی آنها نمی کنندمردم به جای بیعت و همیاری امامغربت نصیب رهبر تنها نمی کننددر پیش چشم غیرت مردانه ی کسیحمله به دست و بازوی زن ها نمی کنندزن را به قصد کشت به کوچه نمی زنندجمعی اگر زدند
این را یادم رفت در پست قبل بگویم که سپر مدافع من در برابر دیوانه ساز های این روز ها وبوسه ی مرگبارشان شکوفه هایی است که از قلبم جوانه می زنند و شک ندارم که بزودی در درختان خواهند رویید ♥
به امید بهاری سبز تر :)
+ضمیمه ی پست قبل :)
موقع ناهار می نشینم کنار دوستانم. اما انگار ننشسته ام. یعنی توی جمعشان هستم، اما حس نمی کنم کنارشان هستم. قبلا راحت تر می توانستم با هر گروهی بجوشم. بعضی ها باید توی دار و دسته ی خاصی باشند تا احساس آرامش کنند. گروه برایشان مثل یک حباب محافظ است که خیلی کم ازش دور می شوند. من هیچ وقت اینطوری نبودم. همیشه می توانستم راحت از این میز به آن میز و از این گروه به آن گروه سُر بخورم. ورزشکارها، نابغه ها، قرتی ها، بچه های گروه موسیقی و اسکیت بازها. همیشه ه
دراز کشیدهام روی تخت و قصد باز کردن چشمهایم را ندارم. از قبل پنجره را کمی باز گذاشته بودم و حالا صدای گنجشکها اتاق را برداشته. شرایط مطلوبیست. نفس عمیق میکشم و به غرغرهایشان گوش میکنم. چیزی نمیفهمم. لابد یک مشت خاله گنجشکه، غروبی جمع شدهاند دور هم و دارند به زبان گنجشکی، از در و همسایه باهم حرف میزنند. مثلا خاله گنجشکهٔ شمارهٔ یک به خاله گنجشکهٔ شمارهٔ دو میگوید: «شنیدی پسر کوچیکهٔ گنجشک کلهسیاه دیروز چه کرد؟ پیپیاش را صاف
مغزم، دلم، روحم، جسمم مدام طعنه میزنند که ۲۸ام هم گذشت، پس چه شد آن وعده و وعیدها و من خودم را به کوچه علی چپ زده و طعنهها را بی پاسخ گذاشته و به باقی کارهای مانده مشغول میشوم. به "خود" قول دادهام، تیر نگذرد، جهادیِ تیر نگذرد...تا یار که را خواهد!
خودکشی تلاشی ناامیدانه برای فرار از رنجی است که غیر قابل تحمل شده است.فردی که دست به خودکشی می زند با احساسات بی ارزشی،ناامیدی و انزوا کور شده است و قادر به دیدن راه حل مشکلات نیست و مرگ را بهترین گزینه می داند.این افراد درگیری بسیاری برای پایان دادن به زندگی خود دارند و آرزو می کنند که راه حلی به جز خودکشی داشته باشند اما قادر به دیدن آن نیستند.
در مورد افرادی که میل به خودکشی دارند بهتر است بدانید :
باور غلطی که وجود دارد این است که افرادی
به نظرم جهان روح داره... و همه ی انسانها در روح جهان با هم مشترک هستند ... همه ی انسانها با هم در ارتباط روحی به سر می برند ... حتی به نظرم کسانی که می میرند روح شون آگاه تر میشه، رها تر میشه، روحشون بیشتر نگران اوضاع جهان و مردم میشه... روح ها میان بهمون سر می زنند ... باهامون حرف می زنند ... بعضی وقتها حرفهاشون رو می فهمیم و حس می کنیم، گاهی وقتها نمی فهمیم...
یه روح چند روزه باهام حرف می زنه... نگرانمه... شایدم چیزی می خواد... می خواد منو متوجه چیزی بکنه ...
به نام خدای شنهای طبس
ناشرانی هستند که افتخار میکنند بسم الله اول کتابشان نمیزنند.
کسی
که میخواهد کار فرهنگی کند فارغ از علایق شخصیاش باید معتقد به اصل
اسلام و ملتزم به احکام اسلام باشد. ولی اگر من به بگویم هستند کسانی که در
نشر افتخار میکنند بسم الله اول کتابشان نمیزنند و افتخارش این است که
سی و چند سال ناشرم و حتی یک بسم الله اول کتاب هایم نزدم، اگر این را به
شما بگویم باور میکنید؟ من میگویم تعداد قابل توجهی از این جنس وجود
کاش میشد جای فقط یک لیست کلوز فرندز، چند لیست داشت:
کسانی که مسائل عاطفی را میفهمند
کسانی که دوستم میدارند
کسانی که درد آشنایند
کسانی که محرم اند
کسانی که خوب حرف میزنند و آرامم میکنند...
و بعد جداگانه استوری گذاشت برای تک تک این لیست های خالی
شاخصهی نفاق دشمنی با رهبر زنده و حی و حاضر جامعهی اسلامی است. به عبارتی مشکل منافقین با ولایت است؛ اگر ولی پیامبر باشد میگویند: «از بشر نباید اطاعت کرد.» اگر ولی امام باشد، با حفظ احترام پیامبر(ص) و سلام و صلوات بر او، با امام در میافتند. اگر ولی نائب خاص باشد، میگویند: «به شرطی حاضریم اطاعت کنیم که خود امام بگوید.» و اگر نائب عام باشد میگویند: «باز اگر نائب خاص بود یک چیزی! اما اینجوری اصلا!»تکبری که باعث شد در امم سابق بسیاری از خو
به دنبال پژواک صدای تو در این جنگل تاریک که با هر دو قدم سکندری میخورم و نقش بر زمین میشوم و کف دستها و زانوانم خراشیده شده و سرم سنگین است و چشمهایم بلااستفادهاند و گوشهایم زنگ میزنند، میگردم. لبهای خشکیدهام چرا صدای شر شر آب را نمیشنوند؟ نور خیره کنندهای را که از مشرق میتابد چرا نادیده میگیرم؟ کر و کور و دگمام به دنبال مهر تو.
* آتش بر آشیانه مرغی نمی زنند
گیرم که خیمه، خیمه ی آل عبا نبود
*طراحان: محمد صابر شیخ رضائی و سید شعیب حسینی مقدم
خوشنویسی کتیبه ها: استاد ناصر طاووسی
* خلق شده در کارگاه طراحی گرافیک محیطی آستان مقدسه حضرت فاطمه معصومه (س) / به مناسبت فرارسیدن ماه محرم الحرام ۱۴۴۱
* گفت فرزانه ای، امروزِ شما عاشوراست
جبهه باقیست و شمشیر و سپرها باقیست
* طراح و تصویرگر: محمد صابر شیخ رضایی :: ۱۳۹۸/ 2019 :: Designer: Saber Sheykh Rezaei
امروز میخوام نظرسنجی کنم درباره اینکه کدام خوانندگان مطالب خود را بیشتر دوست دارید؟ میتونید طبق
متن زیر انتخاب کنید و بگید چرا:
مردم دو دسته اند:
یا وبلاگ شما را دنبال می کنند یا نمیکنند.
آنهایی که دنبال میکنند یا هر بار به مطالب جدید شما سر میزنند (1)یا نه.
آنهایی که سر میزنند یا صرفا لایک می کنند و می روند(2)
یا مطلب شما را
هم میخوانند که اینها خودشون دو دسته میشن:
آنهایی که پست را مطالعه میکنند و کامنت میدهند(3)
یا مطالعه می
آیتالله جوادی آملی (حفظه الله):
علت ناآرامی افراد عادی تکیه کردن به چیزی است که خود تکیهگاهی ندارد. کسانی که در محبت دنیا غرق شدهاند، دستوپا میزنند و هر لحظه احساس خطر میکنند به این و آن متمسک میشوند و به به زرقوبرق ها تکیه میکنند تا از اضطراب برهند ولی بیفایده است.
نشستهام روی تخت و تکیه دادهام به دیوار کناری. از تخت بالا، میشود بیرون را از پنجره دید. چون دریچههای کوچکتر بالای پنجره با کاغذکادو گلگلی پوشیده نشدهاند.
بیرون را نگاه میکنم. چشمم میخورد به بلوک کناری، طبقه دوم جلوی پنجره چیزی ریختهاند. گنجشکها و پرستوها( مطمئن نیستم اسمشان پرستو باشد. بالهای مشکی دارند و کشیدهتر از گنجشکها هستند. صدای دلنشینی هم دارند. همین حالا سرچ کردم و سرک کشیدم که با عکس پرستوهای گوگل مقایسه
در حسینیهی حاجیه نبات خانم نشستهایم. زن تقریبا شصتسالهای که گیسو صدایش میزنند کمی آنطرفتر از ما نشسته و دارد برای دختری یا زنی دفع چشم نظر میکند. آنهم با گره زدن روسری سیاه! گیسو زن چاقوچلهی قشنگی ست با پوستی تیره. خالکوبیِ سبز روی چانهاش هم خیلی خیلی اصیل است. هیچ بهانهای ندارم برای نزدیک و همصحبت شدن با او و این غمگینم کرده. جدی جدی دلم میخواهد با او دوست شوم!
ماندگاری میکروبلیدینگ ابرو
همانطور که قبلا در سمانه بیوتی گفته شد در این روش به کمک سوزن رنگها بین لایه اول و دوم پوست القا میشود. از محاسن این روش نیز ماندگاری موقت رنگها در ابرو است. ماندگاری میکروبلیدینگ ابرو را بین 6 ماه تا 1 سال تخمین میزنند. اما عواملی وجود دارد که در صورت رعایت آنها میتوای...
دراین روزگاری که بی معرفتان شده اند شهرگان شهر
اشک ز دیده معلم جاریست ز دست شاگردان نهر به نهر
آنان که روزی به ضرب چوب معلم شدند صاحب مقام
امروز به تاوان آن چوب می زنند بر پیکر استاد خار زهر
لیکن نداند که این صاحب با کرامت مکتب درس عشق
قلبش مملوتر است به مهر زقطرهای بیکران،بیکرانه بحر
تیغش زنند به تاوان آنکه روزی بوده به مهر رهنمایشان
این جاعلان جاهل که در جهل بمانند از ازل تا به دهر
دریایی بیکرانه ایست معلم ز علم درس عشق و زندگی
آنکه د
گاسپار دروویل صاحب منصب نظامی فرانسوی که در زمان فتحعلی شاه قاجار به ایران آمده بود در سفرنامه خود درباره کُردها می نویسد:
کُردها هرگز لب به شراب نمى زنند و کیفر کسى که مرتکب این خلاف بشود، فوق العاده وحشتناک است.
چنین خلافکارى را از دو پا به یک درخت آویزان مى کنند و غالبا دوازده ساعت او را به همین حالت در هوا معلق نگاه مى دارند و چنانچه براى بار دوم دست به چنین کارى بزند علاوه بر آویزان کردن او را شلاق هم مى زنند.
--------------------------
سفر در ایرا
دخترها با عشق اول شان ، راحت و ساده تر هستند .ساده می پوشند ... ساده رفتار می کنند .اما نگاه شان شیطنت عجیبی دارد .وقتی می خندند ، چشمان شان برق می زند .به آرامی نگاهت می کنند .به آرامی صدایت می زنند .اگر اذیت شان کنید .اگر فریب شان بدهید .اگر ترک شان کنید .اگر دنیای شان را زیر و رو کنید .دیگر سادگی را فراموش می کنند .کم کم ، غلیظ تر آرایش می کنند .رنگِ لباس هایشان با زرق و برق بیشتری تغییر می کند .در عکس هایشان ، با غرورِ زیاد به دوربین خیره می شوند .ا
نگفتمت مرو آنجا که پادشات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم
و گر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش بند سرا پرده رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای با صفات منم
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمی هوات منم
نگفتمت که صفت های زشت بر تو نهند
که گم کنی که سر چشمه صفات منم
نگفتمت که م
نکات تربیتی فرزند
نکات تربیتی که بهتر است والدین آن را بدانند و بکار گیرند تا دوران خوبی را برای خود و کودکشان
به وجود بیاید. چون که سن کودکی مهم ترین سن تربیت کردن کودک است و این سن از حساس ترین
و پر اهمیت ترین دوران برای کودک است. می توان گفت روش های روانشناسی کودک موجب
شکل گیری شخصیت کودک می شود.
والدین موفق بهترین شنوندگان سخن فرزند خود هستند:
۱- حرف او را قطع نمیکنند
۲- در مقابل او حالت تهاجمی
۳- سر بچه ها داد نمی زنند
۴- مدام طعنه نمی زنند.
۵
در این دنیا که همه سگ دو می زنند تا چیزی بشوند، تو دنبال "هیچ" شدن باش. فانی محض شو. فرض کن مرگ حالا آمده است و تو آرام آرام هرچه داشته داده ای و تمام. نه بسته دل به هیچ کس، نه بسته جان به هیچ جا. رها باید شد ازین همه کثرت، رها. مثل آنکه می گفت، "در عدم افکندم آخر خویش را/ وا رهاندم جانِ پر تشویش را". نیّت کن که می خواهم در بین این همه هیچ نخواهم، به هیچ چیز نرسم، هیچ آرزویی، هیچ گفت و گویی، مطلقاً هیچ باشم. آنچه گفته اند و فرض است را انجام دهم و تمام. ت
ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﻟﺘﻨ ﺷﺪﻱ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻧﺎﻩ ﻛﻦ.
ﻛﺴﻲ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻲ ﻧﺮﺩ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺗﻮﺳﺖ .
ﺍﺷﻜﻬﺎﻱ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺎﻙ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻬﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﺻﻤﻴﻤﺎﻧﻪ ﻣﻲ ﻓﺸﺎﺭﺩ .
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﻮﺩﺕ .
ﻭ ﺍﺮ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﻣﻲ ﺯﻧﻨﺪ .
ﺑﺎﻭﺭ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻫﺮﺰ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻴﺴﺘﻲ. ﻓﻘﻂ ﻛﺎﻓﻴﺴﺖ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻧﺎﻩ ﻨ
ﺑﻪ ﺳﻼﻣ
استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می کنند و سر هم داد می کشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آن ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟ آیا نمی توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می زنیم؟ شاگردان هر کدام جواب
دکتر محمود سریع القلم ویژگی های افرادی که کتاب نمی خوانند را در وب سایت شخصی خود چه زیبا نوشته اند:(لینک)
۱-خیلی راحت تحت تأثیر تبلیغات و Propaganda قرار می گیرند؛
۲-حرف های تکراری می زنند؛
۳-دایره ی واژگان آنها بسیار محدود است؛
۴-خود را نمی شناسند؛
۵-با هیجان و احساس زندگی می کنند؛
۶-بخش استدلالی ذهن آنها تقریباً تعطیل است؛
۷-استعداد پوپولیست شدن را پیدا می کنند؛
۸-قوای عقلی آنها پرورش نیافته است؛
۹-بر آنچه می گویند خیلی کنترل ندارند؛
۱۰-گوش کر
حالا با کشته شدن 80 نظامی امریکایی یه عده شروع کردن زدن رو طبل ترس و جنگ!
میگن ما از حمله امریکا میترسیم!
به قول رئیس جمهور منتخبتون:" یک عده می گویند ما میترسیم؛ خب برید یه گوشه که نترسید" :-)
یه بار یکی بهم گفت چرا طرفداری اینارو می کنی؟ اینا دزدن همشون!
بهش گفتم "دزد هایی که کار می کنند بهتر از پیغمبرهایی هستن که حرف های قشنگ قشنگ می زنند"!
+ یه نفر همون اول کاری اطلاعات پایگاه عینالاسد ویرایش کرده:-)
یک کلیپ را رفیقتان بهتان نشان میدهد. یک طلبه سیدی با خانوادهاش دارد در خیابان میرود. یک بچه نوزاد هم در بغل گرفته. چند تا دختر دارد و یک خانم چادری هم همراهش است.
یک دفعه در این کلیپ که از دوربین مدار بسته گرفته شده یک عده ازارل و اوباش با چاقو و قمه و دشنه حمله میکنند. یک چاقو در گلوی بچه میزنند. خانمی که همراهش است تو سر و صورتش میزند. میریزند روی سید بیچاره. میخواهند سرش را ببرند. با چاقو هفت هشت بار به گردنش میزنند تا این که
فلسفه مورچه ها به نیت 4 فصل دارای 4 قسمت است:
* اولین بخش آن این است:
"مورچه ها هرگز تسلیم نمی شوند"
فلسفه خوبی است، اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقف شان کنید به دنبال راه دیگری می گردند . بالا می روند، پایین می روند، دور می زنند.
آنها به جستجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه می دهند.
ادامه مطلب
سهشنبهها دخترهای دبیرستانی میپرند توی دفتر و جیغ میزنند:" خانووووم! فلان چیز رو چی کارش کنم؟!" و من قبل از این که فکر کنم فلان چیز چیست و باید چه کارش کنند، ۵ دقیقه به این فکر میکنم که منظورشان از "خانووووم!" کیست؟ من؟!
آلرژی ها در واقع واکنش سیستم ایمنی بدن به یک نوع عدم تعادل هستند. گلبول های سفید خون که نقش دفاعی در بدن را دارند با تشخیص خطر و ورود مواد خارجی دست به حمله می زنند و علائمی که بروز می کند ناشی از فعالیت این سلول ها در بدن است.
ادامه مطلب
قسمت 2 سریال کرگدن
خلاصه داستان : پنج جوان، به واسطه مهارتهایشان وارد چالش کرگدن میشوند و این سرآغاز رفاقت بین آنهاست؛ فارغ از این که چالش کرگدن از طرف یک مافیای بزرگ و پر قدرت طراحی شده است و ماجراهای غیرقابل پیشبینی را رقم می زنند.
قسمت دوم سریال کرگدن
خلاصه داستان : پنج جوان، به واسطه مهارتهایشان وارد چالش کرگدن میشوند و این سرآغاز رفاقت بین آنهاست؛ فارغ از این که چالش کرگدن از طرف یک مافیای بزرگ و پر قدرت طراحی شده است و ماجراهای غیرقابل پیشبینی را رقم می زنند.
بسکه رازِ فاش را در پرده خواندم خستهام
از نگفتنها و گفتنهای توآم خستهام
از عتابت بیمناکم، از شرابت بینیاز
زهر اگر داری بیار، از شادی و غم خستهام
نیست سیلابی که از تخریب، سیرابم کند
از نوازشهای این باران نمنم خستهام
ملحدان طعنم کنند و صوفیان سنگم زنند
از تو و خیّام و ابراهیمِ اَدهم خستهام
بین آدمها غریبم، آه! غربالت کجاست؟
از سکونِ نحس این دنیای در هم خستهام
دیگران گفتند: "آزادی" ، من افتادم به بند
بازجو پرسید:
هر لحظه حماسهایست برای او که میبیند، شکوهیست تمام. خلقت خدای جز این چگونه تواند بود؟ عشّاق جامها بر میزنند و صوت عشق گوش عقل بدکاره کر میکند. چه باک اگر که خامان ملک جان هر لحظه مجیز بتوارههای انسانی کنند. چه اندوه گر همه عالمان جهان، هستی شکوهناک روح مهر انکار زنند، کنون که حقّ زنده شاباش عاشقان حقیقی خویش کند صد هزار فلک و استاره، شاباش آنان که به خاک فتادند، امّا برخاستند، آنان که خام شدند، امّا نهایت پختند و سوختند.
هر قدم شکو
❆ #باغ:سکوت قناری در این باغاز قیر و قار کلاغ نیستدیر زمانی است دیگردرخت ها را ایستادهسر میزنند در باغ ❆ #خیال:خیال توسالهاستبی خیال من شده است ❆ #درد:نبودنت دردی استبی امانتا نیایی تسکین نیابداین درد #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_سپکو@ZanaKORDistani63سپکوسرای میخانهکانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)https://t.me/sepkomikhanehhttps://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametaghttp://mikhanehkolop3.blogfa.com
در کنار آنهایی باش که نور میآورند و جادو میکنند، آنها که با چوب جادویی کلام، گفتار، نگاه، رفتار و منشِ ویژه خودشان تو و جهان را متحول میکنند و همه بازیها را به هم میزنند.
کسانی که قصههای زیبا میگویند و تو را به چالش میکشند و تغییرت میدهند. کسانی که به تو اجازه نمیدهند که خودت را دستِکم بگیری و افق زندگیات را کوچک بپنداری. این جادوگران با قلبهای تپنده و پر شور، خوانواده اصلی تو هستند و باید کنارشان بمانی.
ویلفرد پتر
اشکال کار ما در اینطور بزنگاه ها این است که قبل از واقعه عدالت طلبی نکرده ایم. حالا مثل خر در گل می مانیم که در مواجهه با جماعتی عصبی که بانک آتش میزنند، چه باید بکنیم؟ نه دست و دلمان به حمایت از اقدام احماقانه گران کردن بنزین می رود، نه میتوانیم بنشینیم و سوختن امنیتی که به آن دلخوش کرده ایم را تماشا کنیم. چون موضعی نداشته ایم، نه راه پس داریم و نه راه پیش. هر طرف که برویم سیاه لشکر یک اشتباهیم.
روزی میآید که تو دیگر نیستی
و صدای تو را باد خواهد برد
یاد تو خنجریست که روحم را میدرَد
و همان دم کلاغی از سرْشاخهٔ لختِ درخت میپرد
بین خودمان باشد، آن روز آمده
تو نیستی و فصل ها با شتابی بیشرمانه از هم سبقت میگیرند
و من نگران چال روی گونهات هستم،
نگران گُلی که آخرین بار تویش کاشته بودم
عزیزِ دردانه
از وقتی که نیستی خرمالوی کال چنان حلاوتی دارد که انار میخوش، شوکرانی بیش نیست
این روزها گنجشکها هم شانههایم را پس میزنند
ت
آدما وقتی تخیل شون بیشتر از عقل و استدلال شون کار میکنه خطرناک میشن دست به جنگ می زنند، آدم می کشن، دروغ میگن، خودشون رو بالاتر از همه چی میبینن و از همه بدتر عاشق میشن.
پ ن 1 : نقد کوتاهی برای سرخپوست در دست تحریر است دیر یا زود.
پ ن 2 : آخرین پله از کتاب سلاخ خانه شماره پنج را میگذرانیم.
پ ن 3 : وقت آزاد زیاد و چالش 3 ساعت در روز زبان را به راه انداختم.
پ ن 4 : خبرهای خوب از کلاس میرسد گفته اند تا سه شنبه آینده قطعی می شود.
پ ن 5 : عجب سریالیست این بری، صد
پندارند حق همان است که می اندیشند یا همان که رفتار می کنند. گمانشان بر این است که حقی بر گردن خلق دارند و حال اینکه اگر دقت کنند حق عظیمی بر گردن خویش می بیینند. به راحتی تهمت می زنند و سخت زبانند اما از سختی زبان دیگران می نالند. خدایا اگر جاهلند و قاصر، به صراط مستقیم هدایتشان فرما و اگر مقصرند ببخششان که هرچند آنها لایق بخششت نیستند لیکن بخشش مرام توست.
پ.ن: ضمیر مخاطب در نوشته سببش تقویت خطابه است نه استثنا بودن نویسنده.
کار لغو در نظر دین آن عمل مباح و حلالی است که سرانجام آن منتهی به سود اخروی نشود. و اعراض غیر از ترک فعل است. اعراض وقتی است که محرک و انگیزهای آدمی را به سوی اشتغال به فعل بخواند و آدمی از آن اعراض کند و به کار دیگر بپردازد و لازمهاش آن است که نفس آدمی خود را بزرگتر از آن بداند که به کار پست اشتغال ورزد. از اینجا معلوم میشود اعراض از لغو کنایه است از علو همت و کرامت نفس مومن.
+ترجمه تفسیر المیزان ذیل آیه ۳ سوره مومنون.
+از اون آیههاست که سیلی م
آن هایی که سیگار نمی کشند چه می کشند از دست این زندگی؟کس چه می داند بر سر سیگار، آتش زنند تا ققنوس سرخوشی بر لبانشان بوسه زند؟آری پس چرا از پس آن همه خوش خدمتی چون به پایان می رسد از روی دست به زیر پا، با کفش آهش را پاسخ می دهند؟به راستی انسان برای سیگار ضرر دارد یا سیگار برای انسان؟مشکل سیگار آن است که لباس سفیدش یقه ندارد تا آن را ببندد،سرباز است و سرباز یعنی سرش را از شدت سوختن باز کرده اند تا هوا بخورد. یک روز در کردستان، یک روز در خوزستان، ی
❆ #سیاه:نینوا رنگ سیاهی بودبر صورت تاریخبه دست مردمی رو سیاه ❆ #قرآن:سرِ قرآن را نیزه کردندبه کربلامدعیان پیروی از قرآن ❆ #جهل:جهل که باشدکوفه و کربلا فرق نداردپروانه را می زنند سربه جهل #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_سپکو@ZanaKORDistani63سپکوسرای میخانهکانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)https://t.me/sepkomikhanehhttps://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametaghttp://mikhanehkolop3.blogfa.com
پروژه ی فرانت بیچ
اعمار و برج الی ساب
دبی را می توان مهد پیشرفت و تکنولوژی، تجمل و
رفاه و در یک کلام، دبی را می توان مهد آسایش و آرامش نامید.
در دبی همه چیز به روز و مدرن است، در واقع
انگار امروزه دبی مادر تمام امکانات و پیشرفت های
جهانی شده است و هر آنچه قرار است در جهان خودنمایی کند و نامی شود در دبی
بیشتر به چشم می خورد و مردم و دولت دبی از هیچ ترقی و صعودی در هیچ زمینه ای خود
را محروم نکرده و از دنیا و آنچه در دنیاست به نحو احسنت و شایسته به ن
کسی می داند چرا در جشن پیروزی انقلاب، مردم به جای اینکه خوش حالی کنند به امریکا فحش می دهند؟!
کسی می داند چرا در جشن پیروزی انقلاب، مردم به جای اینکه خوش حالی کنند به اسرائیل فحش می دهند؟!
کسی می داند چرا در جشن پیروزی انقلاب اسلامی، مردم به جای اینکه خوش حالی کنند پرچم سایر کشورها و آدمک سیاستمداران دنیا را آتش می زنند؟!
کسی می داند چرا در جشن روز دانشجو، دانشجویان به جای اینکه خوش حالی کنند به امریکا فحش می دهند؟!
کسی می داند چرا در ج
معلم بودن عجیب است و حساس و شیرین و سخت؛ خیلی سخت. سخت نه از آن جهت که جسمت را خسته و فرسوده کند، که میکند. بلکه از آن سختهایی که تمام قلب و روحت را میگیرد. امسال سی و چهار نفرند. پارسال سی و دوتا بودند. همگی پسر و همگی ده ساله. ده سالههایی که اغلبشان دوستم دارند؛ عمیقا دوستم دارند و این را میفهمم و حس میکنم و کیف میکنم. پسرهای پارسالم را میبینم که هر زنگ تفریح، بدون استثنا، به پشت در کلاسم میآیند، سلام میکنند، دست میدهند، کتاب
یک متخصص پوست، مو و زیبایی در این مورد گفت : اکثریت افرادی که بعد از اصلاح جوش میزنند نیاز به درمان پوستی ندارند چرا که پس از مدتی بدون هیچ درمانی مشکل پوستیشان حل خواهد شد.
دکتر خلیل صداقتپیشه اظهار کرد: خارج شدن مجرای ساقه مو موجب التهاب و مسدود شدن مجرا و ایجاد فولیکول و به بروز جوش منجر میشود.
ادامه مطلب
Quran /hw قرآن
کلید :
2mazfHRvxne0tkD-rBriQeHAfl5jc14VFOZkUFrmAqs
use Alt+Enter some times for best performance
برای بالا بردن کارایی کلید ترکیبی Alt+Enter را چند بار به کار برید .
ما به کسی هیچگونه تعهدی ندادیم و با شرط و شروط وارد مذاکره شدیم و چون شرایط محقق نشد خود را به فنا ندادیم .
شد شد نشد که نشد .
اما کسانی هستند که قول هایی می دهند و در نهایت کلی ضرر می زنند و دست آخر هم طلبکارانه باز هم گردن نمی گیرند و باز هم آسیب می رسانند و با نفوذی که دارند قانون هم از آنها حمایت می کند .
به زندگی ام می اندیشم،ایستاده در سایه ی شهر ستارگانِ بالا سرم،به فراموش می اندیشم،من دیگر تو را فراموش کردم! نه بخاطر اشتباه تو،بخاطر اشتباه خودم...تو آدمِ اشتباهیِ زندگی من بودی و همچنان هستی
به زندگی ام می اندیشم،ستاره ها چشمک می زنند و این من هستم که می شنوم آوای city of stars را در سرم،به زندگی ام می اندیشم...به آنچه پایان یافته
این منم و ثانیه هایی می گذرند،این منم،شروع کننده ی زندگی جدید!
City of stars,are you shining just for me?:)
از شیب جاده های ییلاق نفس نفس زنان عبور می کنم.از کنار خانه ها و رنگ ها. زن ها لا به لای خاطرات من چادر شب می بافند. تیرک های چوبی را در میدان برپا کرده اند و رنگ ها و نخ ها و پشم ها می روند و می آیند، در آمد و شد کودکان و گاوها و مه و تماشاگرانی که ما هستیم از پنجره های بلندترین ساختمان میدان. درخت ها در مه .مردانی که هزار بار می روند و می آیند و حرف می زنند.رد آنان را می گیریم و از هم نامشان را می پرسیم. از صبح بوی دود است و نان و انتظار آفتاب.شب سوسو
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
#حدیث_مهدوی
کلام امام زمان(عج)
ای شیعه ما آیا مردمان از دین خود دوری گزیده اند یا در دین خود دچار تردید شده اند؟ با حق در آویخته اند یا از روایات صحیح و درست بی خبرند؟ یا آگاهند و خود را به فراموشکاری می زنند؟! مگر نمی دانند که زمین هرگز خالی از ح
به مناسبت ماه رمضان، که این غزل از لطیفترینهای مولاناست، که فکر کردن به مفهومش دل آدم رو میلرزونه، یه چیزی شبیه اینکه خدا بغلت میکنه و بغض صد هزار سالهات میشکنه.
نگفتمت مرو آن جا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم
وگر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش بند سراپرده رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای باصفات منم
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام
میدانید الاغ چیست؟ آیا الاغ دیده اید؟
اگر پاسخ شما منفی است این روزها حتما سری به حوالی میدان فردوسی بزنید تا با این موجودات آشنا شوید
همان ها که با یک شایعه برای خرید ارز 18 هزار تومانی صف میکشند و حرص میزنند و با خبری دیگر امروز و فردا در همان میدان با التماس دلارهای خود را حاضرند زیر قیمت هم که شده اب کنند تا ضرر بیشتر نکنند!
اینها همان درازگوشان دوپایی هستند که اشتباهی انسان دنیا آمده اند
یک تعداد دوست دارم که مثل سمباده هستند
این دوستان برای زمانی هستند که
به در و دیوار زندگی خوردم و
نیاز به صاف شدن دارم
یک تعداد مثل پتک هستند
چندتا تلنگر ریز اما در
حد و هیبت یک پتک به من می زنند
یک تعدادشون کمکم می کنند
تاتکه های خودم رو جمع کنم و
تبدیل بشم به یک ادم
همه دوستانم رو دوست دارم
خدا من رو براشون حفظ کنه
داشت ناخونای رقیه رو می گرفت . کارِ همیشگیه و توی این کار مهارت بالایی داره . تا حالا یک بار هم اتفاق نیافتاده بود اما نمی دونم چی شد که یه لحظه یه نقطه ی قرمز خون روی انگشت رقیه ایجاد شد . تا محمد حسین خونو دید زد زیر گریه و میان و اشک و نالهش فقط می شنیدیم که می گه ، " خواهر جون " ، " رقیه " . مامانشم طاقت نیاورد و زد زیر گریه . مامان و پسر همدیگه رو بغل گرفت بودن و به خاطر یک نقطه خونِ کوچولو رو انگشت رقیه گریه می کردن . منم تو چشام اشک جمع شده بود ، اما
هو
بعضی ادعای قطبیت به نوشته و کاغذ کنند و از خلاف شخص معروف یا غیر معروفی لاف انا و لا غیر زنند و بعضی دیگر به عنوان تسخیر و اکسیر و احضار ارواح و طلسم و علم حروف و جفر و استخراج عزائم و اذکار.. اظهار کمال کنند بعضی دیگر بخواندن اوراق و رسایل سابقین از قبیل مثنوی و فصوص بدون اینکه علم تصوف را از اهلش آموزند دم از درویشی زنند و عارف وقت خود را شناخته یا نشناخته نفی کنند. بعضی دیگر مجهولاتی در ذکر حال معاصرین خود به هم بافند و در هر مجلس نقل کنند
۲۳ آبان ۹۸
انگار که قلبم رو بین گلو و قفسه سینهام با جفت دستام نگهداشته باشم... و اطرافم هیچ چیزی نباشه... همهجا سفید. فقط من و قلبم... تنهاییم...
ناگهان یک خنجرِ کوتاهِ نهچندان تیز میاد و فرو میره توش.
درد داره. بغض داره. کمی هم خشم داره. گریه داره ولی گریه نمیکنم. غرورم اجازه نمیده. شاید هم عزت نفسم.
مدتی هست که خنجر دراومده. ولی بازم تمام سلولهای قلبم دارند فریاد میزنند. ضجه میزنند. میخوان دادخواهی کنند.
سرم رو بالا میگیرم.
آنها اهل نوشتن نیستند، وبلاگی ندارند، اهل شعر و داستان، بظاهر، نیستند. وقتشان با کارهای دیگر پر است. حرف نمیزنند، وارد به اصطلاحات پیچیده نیستند، فرصت نمیکنند به خودشان فکر کنند چه برسد به شناختن و اخبار هنرمندان و چهرههای مشهور را دنبال کردن. نقاشی نمیکنند، ساز نمیزنند اما باوجود همهی اینها، باز سر آخر هردو گروه حس مشترکی داریم. حسی بر آمده از ترکیب سلولها، اندامها، یک مغز، و قلبی در سینه. قلبی بدون شک شکستنی، هورمونهایی حس
امشب " گردشگران اروپایی" خاص ترین رخداد #زرند را در بازه ی زمانی کمتر از سه ساعت رقم می زنند
امشب با حضور گردشگرانی از اروپا خاص ترین رخداد زرند یعنی ( راه اندازی بازار شب و گردشگری شب) رقم میخورد.
در قالب جشنواره "شده بافی" محمد اسلامی رئیس میراث فرهنگی زرند از حضور گردشگران خارجی در این رویداد خبر داد.
به گزارش #ندای_زرند، اسلامی با تاکید بر اینکه اهداف جشنواره ی شده بافی که معرفی هنرهای اصیل بومی سنتی و صنایع دستی و تولیدات بومی در راستای ح
نمک نشناسی مثل یک بیماریِ مزمن شیوع پیدا کرده است بینِ مردم!مهم نیست تو چقدر خودت را خرجِ حالِ خوبشان کردی!حالِشان که با تو خوب شد،دلیلِ حالِ بدت می شوند!مهم نیست چقدر در گذشته کنارشان بودی!می روند و شیفته ی آدم های جدیدِ زندگیِ شان می شوند.مهم نیست تو چقدر دردشان را به جان خریدی!درد می زنند به جانَت.مهم نیست چقدر بارِ تنهایی شان را به دوش کشیدی!در نهایت تنهایَت می گذراند.لطفاً به فرزندانتان،قدر شناس بودن را یاد دهید؛اینجا زخمِ خیلی ها تازه ی
#گزارش #خبر #سبد_کالا
«توزیع سبدهای کالای عید در بین نیازمندان»
صدها فرشته بوسه بر آن دست می زنندکز کار خلق یک گره بسته وا کند
به همت و همراهی شما عزیزان، سبدهای کالای عید در بین نیازمندان توزیع شد. این بسته ها شامل بن لباس، گوشت، و برنج و روغن بود.
متوسط سبد اقایان 5.910.000 ریالمتوسط سبد بانوان 6.910.000 ریال
امیدواریم با یاری شما بتوانیم در این شرایط سخت یاری نیازمندان را استمرار دهیم...
این مثنوی حدیث پریشانی من استبشنو که سوگنامه ی ویرانی من استامشب نه اینکه شام غریبان گرفته امبلکه به یُمن آمدنت جان گرفته امگفتی غزل بگو غزلم، شور و حال مُردبعد از تو حس شعر، فنا شد، خیال مُردگفتم مرو که تیره شود زندگانیمبا رفتنت به خاک سیه می نشانیمگفتی زمین مجال رسیدن نمی دهدبرچشم باز، فرصت دیدن نمی دهدوقتی نقاب، محور یکرنگ بودن استمعیار مهر ورزیمان، سنگ بودن استدیگر چه جای دلخوشی و عشق بازی استاصلاً کدام احمق از این عشق راضی استاین عشق
به کارگردانی کیارش اسدی زاده و تهیه کنندگی صادق یاری، جدیدترین سریال شبکهی نمایش خانگی است که به زودی منتشر خواهد شد.
این سریال پر بازیگر در ژانر اجتماعی و اکشن است و در خلاصه داستان اولیه آن آمده است: «۵ جوان، به واسطه مهارت هایشان وارد چالش کرگدن میشوند و این سر آغاز رفاقت بین آنها ست، فارغ از این که چالش کرگدن از طرف یک مافیای بزرگ و پر قدرت طراحی شده است و ماجراهای غیر قابل پیش بینی را رقم میزنند.
ادامه مطلب
به کارگردانی کیارش اسدی زاده و تهیه کنندگی صادق یاری، جدیدترین سریال شبکهی نمایش خانگی است که به زودی منتشر خواهد شد.
این سریال پر بازیگر در ژانر اجتماعی و اکشن است و در خلاصه داستان اولیه آن آمده است: «۵ جوان، به واسطه مهارت هایشان وارد چالش کرگدن میشوند و این سر آغاز رفاقت بین آنها ست، فارغ از این که چالش کرگدن از طرف یک مافیای بزرگ و پر قدرت طراحی شده است و ماجراهای غیر قابل پیش بینی را رقم میزنند.
ادامه مطلب
براش سوال شده بود...
این که چطور همه توی مشهد با امام رضا (ع) حرف می زنند و همه هم می فهمند که امام به حرفهاشون گوش می کنه...
کسی نمی گه الان امام رضا (ع) سرش شلوغه و وقت نداره به حرفهای من گوش کنه....
کسی نوبت نمی گیره با امام رضا (ع) حرف بزنه...
اصن چجوری امام رضا (ع) در یک لحظه با هزار نفر حرف میزنه؟!.....
شب میشه...
خواب می بینه توی مشهده و جلوی هر زائر یه امام رضا نشسته:)
دیگه سوالای ذهنش تموم میشه:)
حولهها به دلیل رطوبت، گرما، اکسیژن موجود بین الیاف و مواد مغذی حاصل از پوستههای بدن شما، محیط بسیار مناسبی برای رشد باکتریها به شمار میروند. یک متخصص در زمینهی بیولوژی و پاتولوژی در دانشگاه پزشکی نیویورک اعلام کرد که حداکثر پس از ۳ بار استفاده از حوله باید آن را بشویید.
نگهداری از حوله تن پوش
حولهها هر چقدر که باکیفیت و بادوام باشند باید از آنها در برابر اثرات منفی شستوشو، خشک کردن و فضای نگهداری مراقبت کنید. بنابراین بهتر است د
استادِ مسیر، حجت الاسلام پناهیان، میگفت: مقداری به نیازهای مادی تان کم توجهی کنید تا نیازهای معنوی تان بیدار شود. تا قسی القلب نشوید. تا از ندیدن امام احساس کمبود کنید. وقتی به این فهم از زندگی برسید، آی که میخرندتان. پرده را کنار میزنند. دلبری میکنند. اگر نیاز معنوی ات بیدار شود، اگر بیفتی توی جاده تقرب، از آسمان دنیا سنگ هم ببارد، تو مشغول عشق بازی ات هستی و کیف دو دنیا را میبری.
این همه کامیابی با کمی گذشتن از خواب و خوراک و دلبستگی ها.
خیلی از حرف ها و منظور ها را از جملات سربسته می توان برداشت کرد،
نمی دونم چرا آدمها هنوز حرف های خود را سربسته می زنند و انتظار دارند که تا تهش را بخوانی و بدانی!
مسئله اصلی اینجاست : هر منظوری که داشته باشید باید متوجه این موضوع هم باشید که قرار نیست طرف مقابل تمام سلول های مغزی شما را تجزیه و تحلیل کند تا به چندین منظور برسد و در نهایت چیزی جز سردرگمی در بر نخواهد داشت!
منظورتان هرچه که هست! به در نگویید که دیوار بشنود! اگر توانش را دارید ب
بیلشگریم! حوصلهی شرح قصه نیست فرمانبریم، حوصلهی شرح قصه نیست
با پرچم سفید به پیکار میرویمما کمتریم! حوصلهی شرح قصه نیست
فریاد میزنند ببینید و بشنویدکور و کرّیم! حوصلهی شرح قصه نیست
تکرار نقش کهنه خود در لباس نوبازیگریم! حوصلهی شرح قصه نیست
آیینهها به دیدن هم خو گرفتهاندیکدیگریم! حوصلهی شرح قصه نیست
همچون انار خوندل از خویش میخوریمغم پروریم! حوصلهی شرح قصه نیست
فاضل نظری
#گرانی بنزین و همه چیز
محبت چیست؟
آدمی بدون آن بزرگ شود، تبدیل به یک هیولا در بزرگسالی می شوند.
آن بزرگ شوند، انگاز ظرف دلشان کوچک می شود... انگار دلشان مچاله می شود... بعد از هر دعوایی دلشان می خواهد تا عمق وجودشان بلند بلند گریه کنند و ناله سر دهند و اینکه یک دست نوازش بزرگتر ب سرشان بیاید و دست بکشد و احساس امنیت کنند... تا بگوید که این تو نبودی! شیطان بود...
آدم هایی که بلند بلند فریاد می زنند، دلشان ژر از درد است... آدم هایی که زود عصبانی می شوند، کمبود محبت را با تمام
نگاهی به گجت هایی که هدف شان بهبود دو و سلامت عمومی شماست.
هرساله در اوایل ژانویه، افراد علاقهمند به حوزهی تکنولوژی سری به لاس وگاس میزنند تا آخرین گجت ها -هم بزرگ و هم کوچک- را ببینند. امسال به دلیل اینکه تکنولوژی بیش از پیش به بخشی از تمرین روزانه و سلامت عمومی ما تبدیل شده است، Runner’s World در CES 2017 حضور داشت. اینها 15 محصول نویدبخش هستند که ما در نمایشگاه مشاهده کردیم و بهزودی میتوانید آنها را خریداری کنید.
ادامه مطلب
طوری که پسرک ساختمان ما، بین بازی و شلوغیها تا اسم پدر یا مادرش را میشنود برمیگردد سمت گویندۀ آن اسمها را، خیلی دوست دارم. تازگیها دست از بازی میکشد و رو به صاحب صدا میپرسد "چی میگی؟!".
حاشیه:
تو را ز کنگرۀ عرش میزنند صفیر... با خودم زمزمه میکنم و فکر میکنم اطراف من هر ثانیه، همه چیز، اسم صاحب و ربّم را صدا میکند، و من باز در پیِ بازی خودم هستم...
آن کسى که نداى تفرقهى بین شیعه و سنى را سر می دهد و به بهانهى مذهب، می خواهد وحدت ملى را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنى،مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند. گاهى بعضی ها مزدور دشمنند و خودشان نمی دانند.
آن مرد شیعى هم که میرود به مقدسات اهل سنت اهانت می کند و دشنام می دهد، او هم مزدور دشمن است، ولو نداند که چه می کند.
حالا به اسم ولایت کارهاى خلاف می کند، حرف هاى بىربط می زند درمجالس عام و خاص؟ وحدت را حفظ کنید.
به آن شیعهاى هم که از
کسانی که رعایت نمی کنند و بدون ملاحظه و اضطرار از خونه بیرون می زنند در این ایام...مدیونند...مدیون پرستارانی که قریب یک ماه است از خانواده خود دورند...مدیون کسانی که به امید کنترل بیماری در جامعه تن به در خانه ماندن داده و از ملاقات عزیزترین کسانشان محروم شده اند...مدیون همه کاسبان و بازاریان و دست فروشانی که رونق کسب و کارشان منوط به رونق سلامتی مردم است...مدیون بچه های جهادی که شبانه روز در بیمارستان ها و کوچه ها مشغول خدمت اند...من یکی از حقم
1️⃣ ویژگی های رفتاری شامل:
تمرکز بیشتری بر فعالیتهای لذت بخش دارند.
از معاشرت با افراد منفی بین و ناراحت پرهیز می کنند.
صبر و حوصله بیشتری دارند.
شوخ طبعند و در شرایط سخت روحیه طنز خود را حفظ می کنند.
بجای عبور از بسیاری موانع، آنها را دور می زنند.
2️⃣ ویژگی های بینشی شامل:
عادت به نگاه مثبت دارند و خوش بین هستند.
اعتماد به نفس بالایی دارند.
توقعات و انتظارات محدودتری از دیگران دارند.
احساس خشم، کینه و انتقام در آنها به سادگی تحریک نمی شود.
از رسوماتی که در جلسه خواستگاری انجام می شود اینست که دختر و پسر به جای خلوت تری از خانه می روند و با هم حرف هایشان را می زنند. در این جلسه معمولا هم دختر و هم پسر سوالاتی از طرف مقابل می پرسند. اگر جواب های طرف با خواسته هایشان فاصله داشته باشد، جواب منفی داده و اگر نزدیک باشد به بررسی گزینه های دیگر می پردازند. در ادامه مطلب سوالاتی برایتان مطرح کرده ایم که پیشنهاد می کنیم آنها را از خواستگارتان بپرسید. این سوال شامل همه موضوعات مهم برای ازدو
"آغاز عصر ظلمت، واقعه ی کربلاست؛ آن جا که برای اولین بار و آخرین بار معصومی، نه به اراده و دستور یک حاکم ظالم و یا ضرب شمشیر انسانی شقاوت پیشه، که با اراده ی جمعی مردم به شهادت می رسد؛ تا از این راه به خداوند اعلام کنند که نمی خواهند سر به سوی آسمان بلند کنند، نمی خواهند واسطه ای از آسمان برایشان بگوید، نمی خواهند نور را ببینند. هر سال شیعیان در این روز بر سر می زنند و اشک می ریزند تا خداوند توبه ی انسان را بپذیرد و آن واسطه را بفرستد تا نور باز
این روز ها به درجه ای از درک رسیده ام که درک می کنم چقدر دعوا ها،تنفر ها،زشتی ها،پلیدی ها و هر چیز نا مثبتی که در محیط اطرافمان وجود دارد بی ارزش است،زندگی این روز ها برایم شیرین است،اما نه مانند عسل که از بچگی شیرینی اش دلم را زده...سبک بال تر شده ام،آزاد تر،رها تر و همه را مدیونم به آن سپید ریش بالای سرم که همه "خدا" صدایش می زنند:)
+شدیم پیشرفته و حرفه ای تو تئاترمون و بدجور سرمون شلوغ شده:) خدایا ممنون که دارم کم کم برا رسیدن به هدفم رو پای خودم
درباره این سایت